امیر منصور رحیمیان | شهرآرانیوز - بچهتر که بودم، هروقت در جمع آدمبزرگها مینشستم، از خندیدنشان به بعضی موضوعات تعجب میکردم. بهنظرم خیلی بیمعنی بود که درباره مثلا فلان ماشین یا فلان آدم، حرف میزدند و ریسه میرفتند. تا وقتی هم بزرگتر نشدم، درکشان نکردم. وقتی برایم خندهدار شدند که از آن فلان ماشین و درمورد آن فلان آدم، اطلاعاتی بهدست آوردم. برای همین هم بهنظرم جوکها و لطیفهها، قطعههایی پیچیده از ادبیات هستند. ابعاد شوخطبعی باید از هر دو طرف درک شوند تا خندهدار به نظر برسند. آنها یک مسیر طولانی را در ذهن آدمهایی که آنها را تعریف میکنند و کسانی که آنها را میشنوند، طی میکنند.
مسیری که از دل تاریخ وقایع اجتماعیسیاسی یک ملت میگذرد. مسیری که اگر نرفته و نشناخته باشیم، امکان درک ظرایف و شوخیهایی که با آن میشود، هم مهیا نمیشود. درک کردن یک شوخی به اطلاعات و ظرایف زیادی نیاز دارد. آدمی که میخواهد شوخی را خوب درک کند، باید اطلاعاتی درمورد گذشته و الان موضوع داشته باشد تا با کنار هم قرار دادن آنها، بتواند مفهوم لطیفه را برای خودش استنتاج کند و به شوخی بخندد، تاجاییکه درک شوخی، مهمتر از خود شوخی است. حتما دیدهاید این سریالهای بهظاهر لوس خارجی را که وسطش، خنده پخش میکنند. بهنظرم این خودش بهتنهایی مجازات بهحساب میآید.
اینکه آدم را مجبور کنند بنشیند و سریالی را ببیند که وقتوبیوقت وسط حرفها و لطیفههای بیمزهاش، خنده پخش میکند. برای ما که درکی از گذشته و احوال شرایط آنها نداریم، شوخیها بهشدت بیمزه میشوند. مصداق واقعی خود گویی و خود خندی میشود. برای همین هم هست که میگویم حافظه جمعی، خوب چیزی است. آخرین اثر کارتونیست آمریکایی «آرجی متسون» هم یکی از همان شوخیهاست که تا ندانیم چه بوده و چطور بوده است، برایمان صرفا یک اثر هنری است، درحالیکه کارتونها و کاریکاتورها بدون منظور کشیده نمیشوند. اسم این اثر که در سایت کارتونهای سیاسی منتشر شده است، «شب قبل از عذرخواهی» است.
اسمی که برای مخاطبهای آمریکایی آشناست و برایشان، یادآور شعر «شب قبل از کریسمس» است. شعری که در قرن ۱۹ سروده شده است و معروفترین شعرها در شب سال نو بهحساب میآید. در این شعر به بابانوئل و گوزنهایش اشاره میکند و خاطره پر کردن جورابها با عروسک و هدایا را از زبان بچهها تصویر میکند. از این اسم تا الان برای کارتونها و فیلمهای زیادی هم در همین مورد استفاده شده است. برای بچهها، شب کریسمس، بابانوئل میآید و چیزهایی را که آرزویشان بوده است، به آنها میدهد. اسمگذاری این اثر با نزدیک شدن پایان سال مسیحی، خیلی بجا و هوشمندانه بوده است.
شوخی زیرکانه «متسون» آنجایی بیشتر به چشم میآید که همه اهالی کاخ سفید را بچه درنظر گرفته و بابانوئل را بر فراز آنجا کشیده است که یک کسیه پر از رای را شلخته و شاد، برای اهالی کاخ آورده است و دارد بهسمت ماه که نشان از آیندهای روشن است، حرکت میکند. ولی اوضاع جایی خندهدارتر میشود که ترامپ خودش نقش بابانوئل را بازی میکند و سورتمه را میراند. این به آن معنی است که حتی شخصیت افسانهای بابانوئل هم حاضر نیست برایش این هدیه را بیاورد و فقط خودش، فکر میکند که حقش را خوردهاند و هنوز کرورکرور رای بوده است که نشمردهاند و هنوز هم رئیسجمهور است.
کارتونهای دیگر